در این قسمت با آقا محمود لوله کش و خانواده ش آشنا میشیم و اینکه چطور ی با سایت ما همکار شد
مدت زمان رادیو: 5 دقیقه و 10 ثانیه
بازیگران: محمود لوله کش، محبوبه خانم (همسر محمود لوله کش)، اوس حسن (پدر زن محمود لوله کش)، مدیر سایت

قسمتی از دیالوگ های این قسمت:
راوی: اگر پکیج دیواری روزی به حرف در می آمد، چه می گفت؟!
راوی: آقا محمود لوله کش در حالی که توی رختخوابش دراز کشیده بود، به این سوال فکر می کرد و منتظر بود چشمهایش گرم شود و به خواب رود تا برای سایت، مطلب دیگری آماده شود!!
راوی: شش ماهی می شد که با دست و پای گچ گرفته توی خانه افتاده بود و ....... تا آن شبِ عجیب که ورق برگشت و او همان طور گوشه خانه، خواب نما شده بود و درآمدی برای خودش به هم زده بود!
....
اوس حسن: « محمود پسرم عالی بود دیشب حرفات. یعنی هر کلمه ای که تو خواب می گفتی من هی میگفتم باریکلا باریکلا، اینا رو باس با آب طلا نوشت... پسر تو که استادی! ما رو دست گرفتی یا برای این که دختر منو تور کنی مثلا اومدی پیش من شاگردی کنی؟!! »
محمود: من متوجه نمیشم اوس حسن!
اوس حسن: منم متوجه نمیشم پسرم. محبوبه میگف تو خواب درباره لوله موله و این چیزا حرف می زنی. می گفتم حتما هذیونه دیگه. از کار و بارت افتادی، ذهنت پریشونه، چرت و پرت میگی تو خواب. ولی الحق صحبتات همه دقیق و درست بود. من مونده بودم حیرون. گفتم همه رو بنویسم. حیف بود.
از تعجب محمود خان و خانواده ش می گذریم و فقط گذرا اشاره می کنیم که مطالب محمود اون قدری خوب بود که سایت piping24.ir که یکی از معتبرترین سایتا تو حوزه تأسیسات ساختمانی است، رو هوا بزندش و مدیر سایت بهش بگه
مدیر سایت: محمود خان! شما فقط بگیر بخواب و پولش رو بگیر!
محبوبه گوشیش را می گذاشت روی ریکوردر و محمود خان می گرفت می خوابید و به شکل کاملا کاربردی در حوزه مسائل تأسیساتی، هذیان می گفت...!
.....
چطور والت دیسنی
شغال و گرگ و میمون و ماشین و اتوبوس رو به حرف دربیاره، بعد ما پکیج دیواری رو به حرف درنیاریم؟؟؟!!!
باورت نمیشه؟ برو قسمتای بعدی رو گوش کن تا باور کنی.



مطالب مرتبط:

قسمت یک - اتفاقی عجیب در روز تحلیف ترامپ

اشتراک گذاری این صفحه